یه روز خوب
سلام همه زندگی من: امروز یکی از روزای خیلی خوب من و تو بود بعد از گذشتن تقریبا 2 هفته از زدن واکسن 18 ماهگیت که علاوه بر تب باعث شده بود اخلاقتم خیلی بد بشه امروز به روال سابق برگشتی آخه از اونجایی که شما خیلی پسر خوبی هستی مخصوصا توی جمع و همه عاشق رفتار اجتماعی شما هستن بعد از واکسن خیلی نق نق و و بغلی شده بودی و به غیر از بغل من و بابایی بغل هیشکی نمیرفتی و ورد زبونت فقط کلمه نهههههه بود اونم به شکل خیلی غلیظ حسابی هم خودتو خسته و کلافه کرده بودی هم من و بیشتر روزا خونه مامان جون بودیم ولی اونجا هم همش به من چسبیده بودی و جرات نداشتم برای یه لحظه جایی برم همش گریه میکردی و این همه رو متعجب کرده بود ولی الان دو سه روزه...
نویسنده :
سولماز
16:33